مراسم بارش باران در خراسان جنوبی
عروسک چولی قزک برای طلب باران
چولی قزک از روستاییانی حکایت می کند که
به دلیل خشکسالی های متوالی ، در روستای چولی قزک مردم این منطقه مراسم تمنای باران از خداوند را جزئی از آداب و رسوم خود کرده اند.
این آداب و رسوم با عروسک باران (چولی قزک) و گرداندن آن در روستا توسط کودکان و خواندن ترانه های تمنای باران اجرا می شود.
داستان این عروسک گردانی و تمنای باران از این قرار است که:
یک شب ، آرزو با مادربزرگش در خانه ای روستایی خود، منتظر برگشتن پدر و مادرش از شهر بودند. آنها برای پیدا کردن کار و رهایی از خشکسالی که دامن گیر روستایشان بود به شهر رفته بودند تا شغلی بیابند و از روستا به شهر مهاجرت کنند.
آرزو که به روستایشان علاقه مند بود، تمایلی به مهاجرت نداشت. مادربزرگ آرزو برای شاد کردن او قصه ی چولی قزک (عروسک باران) را تعریف می کند. این قصه اشاره ای به اسطوره آناهیتا (الهه باران) دارد که همان عروسک چوبی در مراسم طلب باران در روستا است.