کتاب عادت می کنیم
برشی از زندگی سه زن ایرانی، مادربزرگ ، مادر و دختر در تهران دهه ی ۸۰ شمسی.
دختران جوان درگیر مسائل و خواست های نسل خود است.
مادر بزرگ هنوز غرق در گذشته ای است کمابیش ساخته و پرداخته ذهن. راوی قصه آرزو زنی میانسال است که بین خواسنه های مادر و توقعات دختر و آرزوهای خود در جدال است.
در ظاهر زنی است محکم که از مردها و دنیای مردانه اطرافش هراسی ندارد و در باطن خواسته و ناخواسته جوابگوی توقعات دختر و مادر.
وقتی عشق به صورت مردی (بی نقص) وارد زندگی او میشود مخالفت مادر و دختر و دوست صمیمی به جدال ذهنی آرزو دامن می زند.
عادت می کنیم در فرانسه، ایتالیا و گرجستان ترجمه و منتشر شده است.